تشکر از بهشتیان (قرآن)خداوند متعال در آیات قرآن با ذکر نمونههایی از نعمات بهشتی در مقام تشکر از زحمات بهشتیان برمی آید. ۱ - تشکر خداوند از اهل بهشتتشکر خداوند از بهشتیان، به علت سعی و کوشش آنان در دنیا: الف) «عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقـیهم ربهم شرابا طهورا: بر اندام آنها (بهشتیان) لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراستهاند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند!» مقصود از شراب طهور که در بهشت به ابرار نوشانده مى شود ((و سقیهم ربهم شرابا طهورا)) - خدایشان شرابى به ایشان نوشانید که طهور بود، یعنى در پاکى به حد نهایت بود، شرابى بود که هیچ قذارت و پلیدى را باقى نمى گذاشت ،و یکى از قذارتهاى درونى آدمى غفلت از خداى سبحان ، و بى توجهى به اوست ، پس ابرار که این شراب طهور را نوشیدند محجوب از پروردگارشان نیستند، و لذا آنان مى توانستند خدا را حمد بگویند. جالب اینکه تعبیر به ((طهور)) در قرآن مجید فقط در دو مورد آمده یکى در مورد باران «...وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا»که همه چیز را پاک و زنده مى کند و دیگر در آیه مورد بحث درباره شراب مخصوص بهشتى که آن نیز پاک کننده و حیات بخش است و در آخرین آیه مورد بحث آخرین سخن را در این زمینه بیان کرده ، مى فرماید: ((از سوى خدا به آنها گفته مى شود: این نعمتهاى عظیم و مواهب بى نظیر پاداش اعمال شما است ، و سعى و کوشش و تلاش شما در طریق اطاعت فرمان حق مقبول و مشکور . مبادا کسى تصور کند که این مواهب و پاداشهاى عظیم را بى حساب مى دهند اینها همه جزاى سعى و عمل است ، و پاداش مجاهدتها و خودسازیها و چشم پوشى از گناه است . خدای تعالى در جمله ((و سقیهم ربهم )) همه واسطه ها را حذف کرده ، و نوشاندن به ایشان را مستقیما به خودش نسبت داده ، و این از همه نعمتهایى که در بهشت به ایشان داده افضل است ، و چه بسا یکى از نعمت هایى باشد که به حکم آیه ((لهم ما یشاون فیها و لدینا مزید)) خواست خود بشر بدان نمى رسد. ب) «ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا.»خداوند در این آیه در مقام بیان پاداش این گونه افراد، برآمده و این بیان تعبیرى است تواءم با نهایت لطف و محبت و بزرگوارى چرا که خداوند در اینجا در مقام تشکر و سپاسگزارى از بندگانش بر مى آید، و از سعى و تلاش آنها تشکر مى کند.در این آیه شریفه دو احتمال هست ، یکى اینکه حکایت خطابى باشد که از ناحیه خداى تعالى به هنگام پرداخت اجرشان به ایشان مى شود. و احتمال دوم این است که جمله یقال لهم - به ایشان گفته مى شود در تقدیر باشد. و جمله ((و کان سعیکم مشکورا)) خود، انشاى شکر در برابر مساعى مرضیه و اعمال مقبوله ایشان است ، و خوشا به حالشان که با چه کلام پاکیزه اى خطاب مى شوند. اشاره به وجه اینکه در شمار نعم بهشتى ابرار، از حورالعین نام برده نشده است این را هم باید دانست که در آیات مورد بحث نعمت زنان بهشتی یعنى حور العین را جزو نعمت هاى بهشتى ذکر نکرده با اینکه در کلام مجید خداى تعالى هر جا سخن از نعیم بهشت شده ، حور العین جزو مهم ترین آنها ذکر شده است . ممکن است از ظاهر جریان چنین فهمیده شود که علت آن این بوده که در بین ابرار مورد نظر آیات ، کسى از طایفه زنان بوده ، (و خداى تعالى براى رعایت حرمت او سخن از حور العین به میان نیاورده است ). ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۸۷، برگرفته از مقاله «تشکر از بهشتیان». |